گزارش جلسه
گفتوگوی ادیان
سومین سخنرانی علمی ماهانه مؤسسه گفتوگوی ادیان
سومین جلسه از سری سخنرانیهای علمی ماهانه مؤسسه گفتوگوی ادیان با موضوع گفتوگوی ادیان با سخنرانی دکتر فتحالله مجتبایی، استاد دانشگاه تهران برگزار شد.
سخنران :دکتر فتح الله مجتبائی
دکتر مجتبایی سخنان خود را با پرداختن به دو موضوع گفتوگو و ادیان آغاز کرد و با اشاره به سابقه تاریخی گفتوگو گفت: مسئله گفتوگو امروز مطرح نشده، اما امروزه احساس شده است که گفتوگو یک نیاز حیاتی بینالمللی است و تأکید روی آن لازم است.
وی ضمن اشاره به اینکه روش سقراط روش دیالوگی بوده گفت: در آثار افلاتون محاورات سقراطی را میبینید که به صورت سؤال و جواب است. حقیقت مثل گیاهی که از زمین رشد کند، بتدریج رشد میکند و شکوفا میشود.
وی اظهار داشت: گفتوگو گاهی بین دو مکتب بوده و گاهی بین دو ملت، صورت و اشکال مختلف داشته است: گاهی فقط انتقال اطلاعات است، صورت دیگر آن ردیهنویسی و مناقشه و مناظره است. صورت سوم که کمتر وجود دارد و بیشتر در ایران اتفاق افتاده است، نوعی گفتوگوی مثبت بوده و در میان عرفای مسلمانان و دانشمندان ایرانی به چشم میخورد.
وی کتاب ماللهند ابوریحان بیرونی را نمونهای از صورت سوم گفتوگو خواند و با طرح این سؤال که گفتوگو یعنی چه و برای چیست؟ افزود: گفتوگو اگر به تفاهم نینجامد، گفتوگو نیست، بلکه یک جریان تلخ عداوتآمیز است بنابراین شرط اولیه آن تفاهم است.
وی داشتن زبان مشترک، زمینه عاطفی مناسب، تجربه دینی مشترک و اراده درست را چهار شرط اصلی ایجاد تفاهم خواند و گفت: اگر یکی از این شرایط نباشد، گفتوگو نتیجه معکوس میدهد. زبان وسیله انتقال فکر، اندیشه و عاطفه است.
سپس وی به طرح مسئله ادیان پرداخت و گفت: اکنون این بحث مطرح است که کلمه ادیان درست است، یا دین. استادی معتقد بود که کلمه Religions نداریم و کلمه Religion درست است، چون حقیقت و جوهر همه آنها یکی است. اما دینی که درباره آن گفتوگو میکنیم چیست؟ وی تصریح کرد: اگر ذهن ما بر مسئلهای محاط باشد، میتوانیم تعریفی برای آن ارائه دهیم، در غیراینصورت نمیتوانیم برای آن حد تعیین کنیم یا تعریف جامعی برای آن ارائه دهیم. ما میتوانیم برای اسلام، مسیحیت و یهودیت تعریفی ارائه دهیم، اما برای دین و دینداری نمیتوان تعریف اراده کرد، چون انسان بر آن محیط نیست.
وی اظهار داشت: طبق تعریف اوتو دین عبارت است از حس پرستش انسان به یک امر قدسی و امر قدسی باید سه خاصیت داشته باشد: اسرارآمیز باشد، هیبتناک باشد و جاذبه داشته باشد. اکنون دین به صورت شاخهای از علم درآمده است و با تمام علوم ارتباط برقرار میکند، با جامعهشناسی چون یک پدیده اجتماعی است و بر جامعه اثر میگذارد و از آن اثر میپذیرد. موضوعی است که علم مردمشناسی درباره آن تحقیق کرده است. با روانشناسی ارتباط پیدا میکند چون با حیات عاطفی انسان سروکار دارد. با تاریخ چون در بطن تاریخ اتفاق افتاده است. با فلسفه مرتبط است چون با فکر در ارتباط است.
وی تصریح کرد: مسئله دینداری انسان پدیدهای فراگیر است که تمام حیات روحی و اجتماعی انسان را دربرمیگیرد و یک موضوع نیست، بلکه یک محور و مرکز است.
سپس جلسه به گفتوگو و پرسش و پاسخ میان دکتر مجتبایی و حضار کشیده شد.
دکتر آزادگان، استاد دانشگاه شهید بهشتی در ادامه سخنان دکتر مجتبایی در تعریف کلمه مقدس گفت: احساسی مرکب از ترس توأم با احترام نسبت به یک پدیده است و دین رابطه بین عابد و معبود است که همان عبادت است و انجام اعمال بر اساس آن قرار دارد.
دکتر مجتبایی در پاسخ دکتر نافذ مبنی بر اینکه تفاوت دین با اعتقاد چیست؟ گفت: اعتقاد در زندگی شما رابطهاى بین حیات عقلانی و اجتماعی شما ایجاد میکند، اما لزومی ندارد دین با حیات اجتماعی شما سروکار داشته باشد، بین Faith و Religion تفاوت است.
دکتر مجتبایی در پاسخ به سؤالی درباره فطرت گفت: فطرت یک نیروی هادیگر است که در تمام اجزا و عناصر طبیعت وجود دارد.
در ادامه یکی از حضار گفت: اگر ادیانی مثل بودایی، اسلام و مسیحیت مشترک هستند، چرا ادیان به وجود آمدند و همه صاحب یک دین نشدهاند، آیا این را تاریخ، جغرافیا و زمان و مکان به ما تحمیل نکرده است؟ دکتر مجتبایی گفت: اصل آفرینش و اساس رشد و تکامل، تنوع است.
سپس حجتالاسلام عدالتنژاد با اشاره به شرط داشتن زبان مشترک برای گفتوگو گفت: چون زبان ادیان مشترک نیست، پس موضوع قابل انتقال نیست. دکتر مجتبایی در پاسخ به وی گفت: علمی به نام زبانشناسی تطبیقی پدید آمده است و سرچشمه اصلی زبان که همانگویی انسان است، درفطرت اوست.
در پایان دکتر در پاسخ به این سئوال که دیالوگ حاصل تفاوت است یا تضارب، گفت: تفاوت تا وقتی استاتیک و ساکن است، هیچ تضادی ندارد، ولی اگر تفاوتها از حالت بالقوه بالفعل شد، تفاوتها را میبینیم، فکر میکنیم و سخن میگوییم و این میشود تضارب به معنی تأثیر گذاشتن و اثر گرفتن. لازمه تضارب، تفاوت است.